سارینا سارینا ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

sarina

نه ماه انتظار شیرین

1393/4/8 3:35
نویسنده : مامانی
150 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازم انشاالله خودت بزرگ می شی و می فهمی که چه احساس خوبی داره وقتی قراره مادر بشی . عزیزم چهارم فروردین ماه سال ۹۱ ساعت هفت صبح از خواب بیدارشدم و تستی که از چند روز قبل تهیه کرده بودم را امتحان کردم ،در عین ناباوری جوابش مثبت بود ، بابایی هنوز خواب بود من واقعا فکرش را هم نمی کردم ، خیلی خوشحال بودم اصلا نمی دونستم چکار کنم ، تست و گرفتم دستم و رفتم پیش بابایی ، با هیجان صداش میکردم و بابایی بیدار شد و همون طور که رو تخت نشسته بود متعجب نگاه میکرد ، منم که داشتم از هیجان می مردم ، کلی ذوق کردیم فقط میترسیدم جواب تست دقیق نباشه و ما الکی خوش باشیم برای همین یکشنبه ۶فروردین رفتم آزمایش خون دادم و بابایی بعد از ظهر رفت و جوابش را گرفت و با من تماس گرفت ، خیلی خوشحال بود و گفت داریم نی نی دار میشیم ، خلاصه ازاون روز لحظه شماریهای من و بابایی شروع شد ، خداراشکربچه خوبی بودی و من توی دوره بارداری هیچ مشکلی نداشتم ،دوره خسته کننده ولی شیرینی بود عزیزکم وقتی توی شکم مامان بودی هم مثل الانت شیطون بودی نمی دونی چقدر دلم برای ورجه وورجه هایی که میکردی تنگ شده ، برام سخت بود چون هم خیلی دور و هم خیلی نزدیک بودی ، اونقدر نزدیک که وقتی دستم را روی شکمم میگذاشتم حرکت دست و پاهات را حس میکردم ولی اونقدر دور که نمی تونستم توی آغوشم بگیرمت، ولی بالاخره روزهای دوری تموم شد و توی یک روز سرد پاییزی فرشته کوچولوی ما به دنیا اومد .

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به sarina می باشد